سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
مایه بیم (از خدا)، دانش است . [امام علی علیه السلام]
 
امروز: چهارشنبه 103 اردیبهشت 19

ابراهیم بن ابى البلاد
وى از ثقات راویان و از قرّاء قرآن و ادباى زمان خویش است. حضرت رضا(ع) بر او ثنا فرموده و رساله اى به وى مرقوم داشته است.

احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى کوفى
وى از ثقات راویان حدیث و صاحب « کتاب الجامع » است که به « جامع بزنطى » معروف است. بزنطى از محضر حضرت موسى بن جعفر(ع) نیز کسب فیض نموده و نزد حضرت رضا(ع) مرتبه و منزلتى داشته و پس از آن حضرت، به فرزندش جوادالائمه(ع) نیز اختصاص داشته است.

بزنطى از کسانى است که متقدمان شیعه، احادیث منقول از وى را ـ گرچه مرسلاً نقل کرده باشد ـ موصوف به صحّت شمرده و به فقه و فضل وى اقرار داشته اند. وفات وى به سال 221 هجرى ( یعنى 18 سال پس از درگذشت حضرت رضا علیه السلام ) اتفاق افتاد.
بزنطى منسوب به بیزانطیه، یکى از مستعمرات یونانى است که توسط قسطنطین کبیر در سده هفتم پیش از میلاد تجدید بنا شده و پایتخت امپراتورى روم شرقى ( دولت بیزانس ) بود و به همین دلیل نام قسطنطنیه را بر آن نهادند. بعید نیست که خود بزنطى یا پدران او، در جنگهاى بین مسلمانان و روم شرقى اسیر شده و به دیار اسلامى انتقال یافته، یا به خواسته خویش به بلاد بین النهرین مهاجرت نموده و در کوفه سکونت گزیده باشند. از آن جا که علاّمه در رجال خود از او به عنوان ( مولى السکونى ) یاد کرده، احتمال اسارت وى تقویت مى شود، زیرا به احتمال قوى ، معنى مولى در این جا ( آزاد کرده ) است که معلوم مى شود وى نخست غلام سکونى بوده که خود از اصحاب حضرت صادق به شمار مى رفته و قضاوت بصره را بر عهده داشته و مردى موجّه شمرده مى شده است.
احتمال دیگرى نیز موجود است و آن این که مولى به معنى حلیف و هم پیمان باشد، این نیز احتمال اسارت یا مهاجرت بزنطى را تأیید مى کند، زیرا معمولاً افراد غیرعرب خود را به شخصیتها یا قبایل معروف منتسب مى کردند و با آنان پیمان مى بستند. بزنطى از کسانى است که متقدمان شیعه، تمامى احادیث منقول از وى را موصوف به صحّت شمرده اند و اقرار به فقه و فضل وى داشته اند.

احمد بن محمد بن عیسى اشعرى قمى
وى شیخ قمیین و فقیه بلامنازع و رئیس آن دیار بوده و پس از حضرت رضا(ع) از حضرت جواد(ع) و حضرت هادى (ع) نیز روایت نموده است. جدّ بزرگش سائب بن مالک، جزو وافدین بر پیغمبر(ص) بوده است که پس از مدتى به کوفه مهاجرت نمود. سعد بن مالک بن احوص بن سائب اول کس از اشعریان است که به قم مهاجرت نمود. علامه در شأن وى مى نویسد: از موجّهین شیعه و از خاندان جلیل و بزرگى بوده است که در کوفه مى زیستند.

بکر بن محمد ازدى
وى از خاندان آل نعیم و از ثقات اهل کوفه است که عمرى دراز نمود. پیشتر، از محضر حضرت صادق(ع) و موسى بن جعفر(ع) نیز درک فیض کرده بود.

جعفر بن بشیر وشاء بجلى
وى از زهّاد و عبّاد شیعه و در عین حال از ثقات راویان است. مسجد بجیله در کوفه منسوب به اوست. وشاء ظاهراً به فروش پارچه هاى ابریشمى الوان اشتغال داشته است. از آثار وى « کتاب المشیخة » ( که مانند کتاب مشیخه ابن محبوب، معروف بوده است )، « کتاب الصلوة »، « کتاب الصید » و « کتاب الذبائح » است.
وى به جرم تشیّع دستگیر و شکنجه شد.

حمّاد بن عثمان
وى از ثقات اصحاب حضرت صادق، حضرت کاظم و حضرت امام رضا علیهم السلام است و در کتابهاى رجال با لقبهاى ( ناب ) به معنى خالص و ( رواسى ) منسوب به تیره اى از قبیله قیس عیلان، یاد شده است.
شیخ طوسى وى را در کتاب « الفهرست » به وثاقت و جلالت قدر، ستوده و تألیف کتابى را به او نسبت داده است. حمّاد از کسانى است که به گفته کشّى ، اصحاب ما بر صحت احادیث وى اتفاق نظر دارند. کشّى وفات او را به سال 190 هجرى در کوفه نوشته است.

حسن بن على بن فضال کوفى
وى حضرت موسى بن جعفر(ع) را درک نموده و خود از خواص اصحاب حضرت رضا(ع) بوده است. خاندان فضال از بیوت علمى شیعه بوده اند، امّا پس از حضرت صادق (ع) به امامت فرزندش عبدالله افطح قائل شدند. کشّى امّا در رجال خویش، و قاضى نورالله در مجالس المؤمنین مى نویسند که حسن در بیمارى خود که به مرگ انجامید، از مذهب فطحیه برگشته و به امامت موسى بن جعفر(ع) اعتراف نمود.
شیخ انصارى در رسائل نوشته است: جمعى به امام عرض کردند: خانه هاى ما از کتب بنى فضال پر است، تکلیف ما نسبت به آنها چیست؟ امام فرمود: به روایات آنها عمل کنید، امّا باورهاى آنان را کنار بگذارید.
بارى ، حَسن از جهت زهد و وثاقت، در مرتبه والایى قرار داشته و کشى وى را از کسانى که شیعه اجماع بر صحت روایاتشان نموده اند، ذکر کرده است.
از تألیفات وى این کتب را نام برده اند: « الزیارات، البشارات، النوادر، الردّ على الغالیة، الشواهد من کتاب الله، المتعة، الناسخ و المنسوخ، الملاحم، الصلوات ».
ابن فضال به سال 224 هجرى درگذشت.

حسن بن سعید اهوازى
وى از اصحاب بزرگوار امام رضاست که محضر حضرت جواد(ع) را نیز درک کرده و با همیارى برادرش حسین که وى نیز از مقرّبان امام همام بوده، حدود سى کتاب نوشته است که تعداد یادشده توسط مؤلفان پس از وى ، نمودار استقصاء تصنیف در زمینه هاى مختلف گردید. حَسن، واسطه معرّفى على بن مهزیار اهوازى به محضر امام بوده است.

حسین بن سعید اهوازى
برادر حسن بن سعید است که نامش گذشت. وى نیز محضر امام جواد(ع) را درک نموده است. این دو برادر اصلاً اهل کوفه بودند که به اهواز منتقل شدند و سپس حسین به قم مهاجرت نموده و در آن دیار رحل اقامت افکند و سرانجام نیز در بلده طیبه قم درگذشت.

حسن بن على بن یقطین
وى و برادرش حسین، فرزندان على بن یقطین، صحابى مورد اعتماد موسى بن جعفر(ع) و وزیر دارایى هارون الرشید، بوده اند.
حسن از متکلمان شیعه است و از محضر حضرت رضا(ع) و پدر بزرگوارش استفاده نمود و کتابى در « مسائل ابى الحسن موسى بن جعفر » نوشت. حسین نیز از ثقات راویان امام رضاست.

حسن بن محبوب سرّاد
وى از ثقات اصحاب حضرت رضا(ع) و پدرش موسى بن جعفر(ع) بوده است. حسن را از ارکان اربعه عصر خویش شمرده اند.
سرّاد از هفتاد تن از اصحاب حضرت صادق(ع) روایت کرده است، و کتب زیادى نوشته و در وثاقت، مرتبه اى دارد که اصحاب ما ( امامیه ) بر صحّت مرویات وى اجماع نموده اند. حسن بن محبوب در سن هفتاد و پنج سالگى به سال 224 هجرى در کوفه درگذشت.

حسین بن مهران سکونى
حسین سکونى از بزرگان واقفه بوده، ولى از حضرت موسى بن جعفر و حضرت رضا نیز روایت کرده است. وى کتابى در مسائل نوشته و علامه حلّى کتابى از موسى بن جعفر را به وى نسبت داده است. جدّش ابونصر با این که مذهب اهل سنّت داشته، از اصحاب حضرت صادق(ع) بوده است و روایات بسیارى از آن جناب بازگفته است.

ابوهاشم جعفرى
نام ابوهاشم، داود است که فرزند قاسم بن اسحاق بن عبدالله بن حعفر بن ابى طالب مى باشد. وى از ثقات راویان شیعه است که نزد ائمه(ع) منزلتى والا داشته، پدرش قاسم، از حضرت صادق(ع) روایت مى کرده و خود علاوه بر صحابت حضرت رضا(ع)، محضر امام جواد(ع) و امام هادى (ع) را نیز درک نموده، و حتّى به قولى ، تا زمان حضرت ولى عصر(عج) زنده بوده است. ابوهاشم در بغداد مى زیسته و نزد ارباب دولت موجّه بوده است. وى ذوق ادبى نیز داشت و شعر هم مى سرود.

دعبل خزاعى
وى فرزند على بن رزین و از شاعران نامى زمان خویش بود. قصیده تائیه اش را که در مدح اهل بیت(ع) سروده بود، براى حضرت رضا(ع) خواند و آن جناب جامه اى از خز به وى بخشید. دعبل به سال 245 هجرى در ایام حکمرانى متوکل، درگذشت.

ریان بن صلت اشعرى
ریّان از ثقات اصحاب حضرت رضاست که حضرت هادى را نیز درک نموده و کتابى در فرق بین آل و امت، که مطالب آن را از حضرت رضا(ع) استفاده نموده، نوشته است.
شیخ طوسى وى را با نسبت بغدادى و خراسانى آورده که حاکى از اقامت در بغداد و خراسان ، یا سفر وى به این دو سرزمین بوده است.

زکریا بن آدم قمى
فرزند عبدالله اشعرى است که از ثقات و اجلاّء روات امامیه و مؤلف کتاب « المسائل للرضا » است. على بن مسیب که خود از اصحاب حضرت رضاست مى گوید: به آن حضرت عرض کردم: موطن من از شما دور است، و نمى توانم همه وقت خدمت شما برسم، معالم دینم را از چه کسى فرا گیرم؟ فرمود: از زکریا بن آدم که مأمون بر دین و دنیاست.

سهل بن یسع قمى
جدّش عبدالله اشعرى قمى است و خود علاوه بر صحابت حضرت رضا(ع) از اصحاب حضرت موسى بن جعفر(ع) نیز بوده است. وى از ثقات اصحاب و راویان امام رضا(ع) است که کتابى نیز دارد.

صفوان بن یحیى کوفى بجلى
وى پارچه فروش بود، و از همین رو، لقب ( بیّاع السابرى ) داشت. با این حال، از روایان موثق بود و به سِمت وکالت حضرت رضا(ع) نیر افتخار داشت. کشى وى را از اصحاب حضرت موسى بن جعفر(ع) برشمرده است.
شیخ طوسى وى را اهل زمان خویش مى شمارد و مى گوید: وى در ورع و عبادت به مرتبه اى بوده که در طبقه خود همتا نداشته است. صفوان را تألیفات متعددى است که آنها را سى کتاب نوشته اند. از رجال شیخ چنین مستفاد مى شود که وى محضر امام جواد(ع) را نیز درک نموده است. صفوان از کسانى است که شیعه بر صحّت مرویّات وى و مرتبه فقاهت او اتفاق نظر داشته اند.

عبدالرحمن بن ابى نجران کوفى
وى از قبیله تمیم و او ثقات وات و اصحاب حضرت رضا(ع) و امام جواد(ع) است و پدرش ابونجران از کسانى است که از حضرت صادق(ع) روایت مى کند. شیخ نجاشى وى را به لفظ ( ثقة ثقة ) و به ( متعهداً على ما یرویه ) ستوده است. وى چندین کتاب نیز دارد.

على بن جعفر بن محمد
وى عموى حضرت رضا(ع) و از نیکان اهل بیت و ثقات و اجلاّء روات شیعه بوده است. ایشان به واسطه سکونت در ( عریض؛ از نواحى مدینه ) به عریضى مشهور است.
على بن جعفر را در احکام، سؤالاتى از حضرت موسى بن جعفر بوده است که در ابواب محتلف شیعه، مذکور و مورد استناد فقهاست. به علاوه، وى کتابى در مناسک حج دارد که از برادر بزرگترش امام موسى بن جعفر(ع) استفاده نموده است. این بزرگوار به استدعاى مردم قم بدین شهر انتقال یافت و در همان جا درگذشت.

عبدالله بن مغیره بجلى
وى از اصحاب حضرت موسى بن جعفر(ع) و حضرت رضا(ع) است. نجاشى وى را دوبار به وثاقت ستوده ( ثقة ثقة ) و فرموده است که در جلالت و دیندارى و ورع عدیل ندارد.
عبدالله از کسانى است که سى کتاب نوشته و او را از راویانى شمرده اند که اصحاب ما به مقام فقهى اش اذعان نموده و مرویاتش را به منزله صحیح شمرده اند.

عبدالله بن صلت
ابوطالب قمى از ثقات بوده و از محضر حضرت جواد(ع) نیز استفاده کرده و در تفسیر هم کتابى نوشته است.

عبدالسلام بن صالح
ابوالصلت هروى ، از متکلمان و محدثان مشهور زمان خود بوده و نجاشى وى را به وثاقت ستوده است.
وى در خراسان از محضر امام (ع) استفاده نموده است. کشى او را شیعه مى داند و مى گوید کتابى هم در تفسیر نگاشته، ولى شیخ طوسى او را از اهل سنت مى شمارد.
در « عیون اخبارالرضا »، روایات زیادى از او نقل شده که بعضى دلالت بر اختصاص وى به حضرت رضا دارد.

على بن اسباط مقرى کوفى
وى نخست به مذهب فطحیه بود که به ارشاد حضرت جواد (ع) به حق عدول نمود. ولى کشى او را از فطحیه شمرده است.
على بن اسباط از وثیق ترین مردم زمان خود بوده و کتبى هم نوشته است.
شیخ در کتاب « فهرست »، تألیف یکى از اصول اربعمائه را به او نسبت مى دهد.
چنان که از نام او پیداست، او را به مقرى ستوده اند، که حاکى از اطلاع وى از علم قرائت است.

على بن اسماعیل میثمى
وى از خاندان میثم تمّار، صحابى بزرگوار امام على (ع) بوده است و خود از متکلمان بزرگ شیعه در عصر خویش است که با ابوهذیل علاّف و نظّام مناظراتى داشته و کتابى به نام « الکامل »در امامت نوشته است.
وى علاوه بر تخصص در کلام، از فقها و محدثان زمان خویش است که در بصره سکونت داشته و کتابهاى وى از این قرار است: « کتاب الطلاق، کتاب النکاح، کتاب مجالس هشام بن الحکم ».

على بن مهزیار اهوازى
وى از ثقات و معتمدین بوده است و علاوه بر صحابت حضرت رضا (ع)، محضر امام جواد(ع) و امام هادى (ع) را نیز درک نموده و وکیل آن امامان بوده است.
پدر على ، نخست به دین مسیحى بوده که اسلام آورده و گفته اند که على نیز در کودکى به اسلام مشرّف شده است.
شیخ طوسى وى را به جلالت ستوده و تعداد تألیفات او را سى اثر شمرده است.

فضالة بن ایوب ازدى
وى از اصحاب موسى بن جعفر(ع) و امام رضا(ع) است. فضالة از ثقات روات شیعه و جزو کسانى است که به نوشته کشى ، رواتشان را گرچه به طور ارسال نقل کرده باشند، اصحاب ما در شمار صحاح به حساب آورده اند و به فقه و مرتبت علمى آنان اتفاق نظر دارند، منتهى بعضى به جاى فضالة، عثمان بن عیسى را جزو این کسان ( یعنى اصحاب اجماع ) نوشته اند. نجاشى از آثار او کتابهاى « الصلوة » و « النوادر » را نام برده است.

محمد بن خالد برقى
برقى منسوب به برقه رود قم است، که پدر و جدّش از کوفه به این محل مهاجرت کرده، سکنى گرفتند. محمد مردى ادیب و عالم به اخبار عرب و سایر علوم بوده است. نیز وى از ثقات راویان شیعه و از اجلاء اصحاب حضرت موسى بن جعفر و امام رضا و جوادالائمة علیهم السلام است. منتهى غضائرى فرموده که فضاله از ضعفا روایت مى کرده و نجاشى وى را ضعیف الحدیث شمرده است. از آثار برقى کتاب « النوادر » را گفته اند.
فرزندش احمد بن محمد بن خالد نیز از معاریف راویان شیعه و صاحب کتاب « المحاسن » است.

محمد بن اسماعیل بزیع کوفى
وى از ثقات راویان شیعه و از اصحاب موسى بن جعفر(ع) و حضرت رضا (ع) است که حضرت جواد(ع) را نیز درک کرده است.
نجاشى وى را از موالى ابوجعفر منصور ( دومین خلیفه عباسى ) نوشته و افزوده است که بیت بزیع از بیوت معروف بوده که اسماعیل هم از همین خاندان است. به هر حال، وى و پدرش بزیع را در شمار وزرا آورده، وى را به وثاقت ستوده اند. از آثار او کتابى در حجّ است.

محمد بن سنان خزاعى کوفى
وى از اصحاب حضرت موسى بن جعفر، امام رضا و امام جواد علیهم السلام بوده است، ولى اقوال علما درباره او مختلف است. علامه در « خلاصة الاقوال » مرقوم داشته: شیخ مفید فرموده است که او ثقة است، امّا شیخ طوسى و نجاشى ابن غضائرى وى را تضعیف نموده و حتى این غضائرى گوید: وى ضعیف و عالى است و به روایاتش التفات نمى شود. پس علامه مى افزاید: موجّه نزد من، توقف در روایات اوست. فوت ابن سنان به سال 220 هجرى بوده است.

محمد بن ابى عمیر ازدى
وى از ثقات راویان و اصحاب امام کاظم، امام رضا و امام جواد علیهم السلام است که خانه اش محل رفت و آمد شیعه بوده. ابن ابى عمیر در بغداد مى زیسته و نزد موافق و مخالف احترام و منزلتى داشته است.
هارون الرشید وى را براى نپذیرفتن قضاوت یا براى نشان ندادن محل شیعیان، به زندان افکند و شکنجه کرد. گویند چهار سال در حبس هارون بود.
ابن ابى عمیر را تألیفات زیادى است؛ چنان که کتابهاى وى را نود و چهار جلد نوشته اند و چون مدت حبس وى تمام شد، خواهرش از ترس، کتب وى را در محلّى مدفون ساخت که به سبب رطوبت یا آب باران تلف شد، لذا وى پس از آزادى چون اسناد و روایاتى را که با واسطه از ائمه نقل کرده، از یاد برده بود، احادیث مزبور را به حذف اسناد روایت مى نمود، ولى به واسطه وثاقت و جلالت شأن و این که از غیر ثقات نقل حدیث نمى کرده، اصحاب، روایات مرسله وى را تلقى به قبول نموده و به قول کشى اجماع بر صحت مراسیل وى دارند. فوت ابن ابى عمیر به سال 217 هجرى اتفاق افتاد.

موسى بن قاسم بجلى کوفى
جد موسى ، معاویة بن واهب است که از ثقات راویان حضرت صادق و موسى بن جعفر علیهماالسلام بوده و موسى از اصحاب حضرت رضا و جوادالائمة است و خاندان مزبور از قبیله بجیله اند که از قبایل مشهور عرب است.
شیخ در فهرست شماره تألیف وى را سى کتاب ( به تعداد کتب حسین بن سعید ) مرقوم داشته، به اضافه کتاب « الجامع ».

معاویة بن سعید کندى کوفى
وى را شیخ طوسى در جایى از اصحاب حضرت صادق شمرده و در جاى دیگر از اصحاب حضرت رضا و از این که برادرش محمد بن سعید را نیز در شمار اصحاب حضرت صادق آورده، معلوم مى شود که معاویه نیز شرف صحبت حضرت صادق را درک کرده و تا زمان امام رضا نیز مى زیسته که به صحابت آن حضرت نیز مشرّف شده است و شاهد این معنى ، حکایت اردبیلى است که محمد بن سنان را از راویان حضرت رضا مى شمارد.
به هر حال، انتساب معاویه به کندى حاکى است که وى از قبیله کِنده که از اعراب یمانى است که حارث پادشاه حیره و حجر پدر امرؤالقیس، شاعر معروف از همین قبیله اند.
نجاشى از تألیفات وى کتاب « مسائل الرضا » را نام برده است.

معاویة بن حُکَیم
جدّش معاویة بن عمار دهنى است که از وجوه اصحاب حضرت صادق(ع) بوده است و این معاویه نیز از ثقات و اجلاء اصحاب حضرت رضا(ع) است که کتبى تألیف نموده که از آن جمله است: « کتاب الطلاق، کتاب الحیض، کتاب الفرائض ».
کشى وى را با چند تن دیگر نام مى برد و مى نویسد: اینان با این که تماماً فطحى مذهب بوده اند ولى از اجلاء علما و فقها و عدول رواتند و اتفاقاً همه از اهل کوفه اند.
ممقانى پس از نقل عبارت کشى مى نویسد: نامبردگان تماماً امامى مذعب بوده اند و ممدوح به علم و فقه، و اطلاق فطحى بر اینان به اعتبار گرایش نامبردگان در آغاز به مذهب مزبور بوده ولى چون عبدالله افطح پس از حضرت صادق هفتاد روز بیش زنده نماند، اصحابش به حضرت موسى بن جعفر گراییده و از مذهب فطحیه عدول نمودند.

محمد بن یونس بن عبدالرحمان
وى از اصحاب حضرت رضا و جوادالائمه است، ولى شیخ که وى را در شمار اصحاب این دو بزرگوار آورده، ضمن برشمردن اصحاب موسى بن جعفر او را از ثقات اصحاب آن حضرت دانسته، لذا ابوعلى حائرى ، محمد بن یونس را نامى براى دو نفر قلمداد کرده است. ولى به استظهار استرآبادى و ممقانى ، محمد بن یونس نام یک نفر بیش نبوده است؛ و هم اوست که هنگام تازیانه خوردن ابن عمیر توسط عمال خلیفه که اسماى شیعیان را برشمارد، حضور داشته و وى را به ثبات و عزم و عدم افشاى نام شیعه تشجیع مى نموده و این خود حکایت از جلالت قدر او دارد.

یحیى بن یحیى تمیمى
وى گرچه از عامه است ولى مورد توثیق بوده است. ابن حجر در « تقریب التهذیب » وى را به عنوان ( ثقة، ثَبَت، امام ) مى ستاید و فوتش را در 224 مى نویسد.

یونس بن عبدالرحمان
وى از ثقات اصحاب موسى بن جعفر و حضرت رضاست. او از وجوه شیعه و صاحب منزلتى عظیم بوده است که در ایام هشام بن عبد2الملک متولد شده و حضرت صادق(ع) را بین صفا و مروه دیدار کرده ولى از حضرت موسى بن جعفر و حضرت رضا روایت نموده است و حضرت رضا(ع) بعضى از اصحاب را در علم وفتوى به او ارجاع داده اند.
نوشته اند که واقفه حاضر شدند اموال فراوانى به وى بپردازند تا از قول به امامت حضرت رضا(ع) منصرف گردد و او قبول نکرد و بر حق ثابت ماند.
تفریشى از کتاب « مصابیح الانوار » شیخ مفید نقل مى کند که ابوهاشم جعفرى کتاب « یوم ولیله » یونس را به حضرت عسکرى (ع) عرضه داشت، حضرت پرسید: تصنیف کیست؟ عرض کرد: نوشته یونس مولى آل یقطین است. امام فرمود: خداوند در روز رستاخیز در برابر هر حرف آن نورى به وى عطا فرماید.
عبدالعزیز بن مهتدى قمى که سمت وکالت حضرت رضا(ع) را داشته به آن حضرت عرض کرد: من همه وقت موفق به زیارت شما نمى شوم، معالم دین را از چه کسى بگیرم؟ فرمود: از یونس بن عبدالرحمان. نقل شده است که حضرت رضا(ع) سه بار بهشت را براى یونس ضمانت فرمود.
یونس از کسانى است که شیعه بر فقاهت و مقام علمى آنان و صحت احادیث منقوله از ایشان اجماع دارند. ابن ندیم وى را علامه زمان خود شمرده است.
یونس داراى تألیفات بسیارى است که به قول شیخ در فهرست، بیش از سى کتاب است که نام آنها را در فهرست مزبور و رجال نجاشى مى توان دید.

یونس بن یعقوب
وى از ثقات اصحاب حضرت صادق و کاظم بوده و وکالت حضرت موسى بن جعفر را داشته و حضرت رضا(ع) را نیز درک نموده است.
کشى وى را فطحى مذهب شمرده، ولى نجاشى مى نویسد: وى نخست فطحى مذهب بود، ولى از این اعتقاد رجوع نمود. با این حال، چون در سفر مدینه درگذشت، حضرت رضا(ع) حنوط و کفن و سایر ملزومات کفن و دفن وى را از مال خود فرستاد و به موالى ِ خود و پدر و جدّش توصیه کرد که به جنازه اش حاضر شوند و حتى تهدید فرمود که اگر مباشرین قبرستان بقیع به دلیل این که او کوفى است و از مردم مدینه نیست، با دفن وى مخالفت کردند، بگویید: وى از موالى حضرت صادق بوده است.
مادر یونس، خواهر معاویة بن عمار است که از خواص اصحاب حضرت صادق بود. نجاشى از تألیفات وى کتاب « الحجّ » را یاد کرده است.

یعقوب بن یزید انبارى
وى از ثقات اصحاب حضرت رضا(ع) است. یعقوب را به لقب ( کاتب، انبارى و سلمى ) در کتب رجال ستوده اند. که حاکى از پیشه کتابت وى است که منشى منتصر عباسى بوده است و نسبت انبارى حاکى از تولد یا توطن وى در شهر انبار است که شهرى در کنار دجله و در غرب بغداد بوده است، که در زمان ساسانیان انبار غلات عراق محسوب مى شده است و نسبت سلمى به مناسبت انتساب وى به این دیار است.
یعقوب کتبى مرقوم داشته که در فهرست شیخ طوسى و رجال نجاشى یاد شده است.

یحیى بن یحیى تمیمى
وى گرچه مذهب سنت داشته، ولى مردى موثق و از اصحاب حضرت بوده است.
ابن حجر وى را به عنوان ( ثقة، ثَبَت، امام ) مى ستاید و فوتش را به سال 226 مى نویسد.


 نوشته شده توسط محمد گودرزی در دوشنبه 86/7/30 و ساعت 12:52 عصر | نظرات دیگران()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم

خورشید هشتم
محمد گودرزی
بنده در سال 1360 در خانواده ای مذهبی در تهران به دنیا آمدم. تحصیلات خود را تا مقطع پیش دانشگاهی در همانجا گذراندم و سپس برای ادامه تحصیل در حوزه علمیه وارد مشهد شدم.در مشهد مدت 6 سال در مدرسه علوم دینیه امام محمد باقر علیه السلام تحصیل کردم و از خرمن اساتید گرانبهایی چون آیت الله رضازاده، آیت الله سیدان ، حجت الاسلام و المسلمین دهشت و جناب حجت الاسلام والمسلمین دیانی ، خوشه هایی گرانبها چیدم. و هم اکنون در رشته علوم حدیث در دانشگاه علوم اسلامی رضوی مشغول به تحصیل می باشم.

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 5
مجموع بازدیدها: 234366
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه