سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
[ و گفته‏اند حارث بن حوت نزد او آمد و گفت چنین پندارى که من اصحاب جمل را گمراه مى‏دانم ؟ فرمود : ] حارث تو کوتاه‏بینانه نگریستى نه عمیق و زیرکانه ، و سرگردان ماندى . تو حق را نشناخته‏اى تا بدانى اهل حق چه کسانند و نه باطل را تا بدانى پیروان آن چه مردمانند . [ حارث گفت من با سعید بن مالک و عبد اللّه پسر عمر کناره مى‏گیرم فرمود : ] سعید و عبد اللّه بن عمر نه حق را یارى کردند و نه باطل را خوار ساختند . [نهج البلاغه]
 
امروز: جمعه 103 اردیبهشت 14

در باره امامان پس از پیامبر بزرگوار اسلام صلى الله علیه و آله، و به خصوص درباره امامت هشتمین پیشواى شیعیان، یعنى امام على بن موسى الرضا علیه آلاف التحیة و الثنا روایات و احادیث بسیارى بازگو شده که در این جا طى سه بخش به آنها اشاره مى کنیم:

الف: احادیث قدسى

ب: احادیث نبوى صلى الله علیه و آله

ج: احادیث ائمه علیهم السلام

الف: احادیث قدسى
حدیث قدسى آن است که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آن را از قول خداوند متعال بازمى گوید و با وحى متفاوت است و غیر از قرآن است.
در پاره اى از احادیث قدسى ، بر امامت امامان دوازده گانه شیعه به صورت کلّى تأکید شده است، از آن جمله مى توان به این حدیث اشاره کرد که پیامبر صلى الله علیه و آله از قول خداى متعال مى فرماید:
...آنان ( جانشینان تو ) پس از تو گنجداران دانش من هستند... آنان را برگزیده ام، و بدانان خرسند شده ام... هرکه آنان را دوست بدارد و به ولایت آنان گردن نهد و به برترى ایشان گواهى دهد، رهایى یابد. (اثبات الهداة 1/437)
در بخشى دیگر از این روایات نام یکایک امامان، از جمله نام هشتمین ایشان یعنى امام رضا علیه السلام نیز آمده است. از آن جمله، متن مشهور به حدیث معراج است که پیامبر صلى الله علیه و آله در آن مىفرماید که نام یکایک امامان را در عرش دیده است و در آن جا به ایشان نشان داده اند که جانشینان وى این دوازده تن هستند.

ب: احادیث نبوى صلى الله علیه و آله
روایات پیامبر صلى الله علیه و آله درباره امامان پس از حضرت بسیار است و در آنها که برخى در کتب اهل سنّت هم آمده است، به مناقب و فضایل یکایک ایشان اشاره رفته و برخى از حالات و مشخصات آنان یاد شده است. از جمله به این حدیث توجه فرمایید:
ابن عبّاس گوید: فردى یهودى به نام نعثل نزد پیامبر اکرم آمد و از آن جناب خواست که جانشین خود را معرّفى فرماید و چنین گفت: هر پیامبرى جانشینى داشت، رسول ما موسى بن عمران، یوشع بن نون را به جانشینى برگزید، جانشین شما کیست؟ حضرت فرمود: جانشین من على بن ابى طالب است، سپس دو سبط من، حسن و حسین، آن گاه نه امام که از تبار حسین هستند. نعثل از پیامبر صلى الله علیه و آله خواست که آنان را نام ببرد. حضرت فرمود: پس از حسین فرزندش على ، پس از على فرزندش محمّد، پس از او فرزندش جعفر، سپس فرزندش موسى ، آن گاه فرزندش على ( یعنى امام رضا )، سپس فرزندش محمّد، آن گاه فرزندش على ، پس از او فرزندش حسن و در پایان فرزندش حجّت خدا، محمد مهدى ... اینها دوازه تن هستند... خوشا آنان که این کسان را دوست بدارند و از آنان پیروى کنند و بدا بر آنان که بر ایشان خشم آورند و به مخالفت با آنان بپردازند... خرسند باد آن که به هدایت ایشان چنگ زند! (ینابیع المودّة 3/281)
یکى ار روایاتى که به نقل از پیامبر گرامى اسلام در کتب شیعى آمده این است:
جابر بن عبدالله انصارى گوید: هنگامى که آیه شریفه یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم... (نساء/59) بر پیغمبر اکرم نازل شد، عرض کردم: اى رسول خدا! خدا و پیامبر را مى شناسیم، این اولوا الامر که پیروى از ایشان همپاى اطاعت از شما قرار گرفته کیستند؟ فرمود: جابر! آنان جانشینان من و راهبران مسلمانان پس از من هستند. نخستین ایشان على بن ابى طالب است، آن گاه حسن و حسین، سپس على بن الحسین، پس از وى محمد بن على که در تورات به باقر شهره است... تو زمان او را درک خواهى کرد و اگر او را دیدى سلام من را به او ابلاغ کن... سپس جعفر بن محمد صادق است. و پس از او به ترتیب: موسى بن جعفر، على بن موسى ، محمد بن على ، على بن محمد و حسن بن على خواهند آمد... در پایان همنام و هم کنیه من است: حجّت خدا در زمین و بقیة الله در میان بندگان، فرزند حسن بن على ، همو که خدا به دست وى یاد خود را در خاور و باختر مى گستراند، همو که از پیروان و شیعیانش پنهان مى شود، و غیبتى خواهد داشت که هر کس خدا دلش را براى ایمان به آزمون کشد، امامت او را مى پذیرد. (اکمال الدین و اتمام النعمة 253)

ج: احادیث ائمه علیهم السلام
در این بخش روایاتى نقل مى شود که از امامان شیعه و نیاکان امام رضا علیه السلام بازگو شده است.
امام على علیه السلام در حدیثى طولانى مى فرماید: این پیمانى است که رسول خدا صلى الله علیه و آله از من ستانده و فرموده که این امر را دوازده امام به پایان مى رسانند .... پس از موسى ، فرزندش على است که او را ( رضا ) گویند. (اثبات الهداة1/598)
امام حسین علیه السلام فرموده است: پیشوا و جانشین پس از رسول خدا صلى الله علیه و آله امیرالمؤمنین علیه السلام است، سپس حسن علیه السلام و آن گاه من و نه تن از فرزندان من: فرزندم على ، فرزندش محمد، فرزندش جعفر، پسرش موسى ، فرزندش على ...(الصراط المستقیم2/156)
امام سجّاد علیه السلام فرمود: این نسخه اى از آن لوحى است که خداوند متعال به پیامبر خود هدیه داد و در آن نام خداوى تبارک و تعالى، و پیامبر خدا، و امیرالمؤمنین على .....و فرزندش على ّ معروف به رضا است....(اثبات الهداة1/651)
امام باقر علیه السلام فرمود: امامان پس از پیامبر صلى الله علیه و آله دوازده تن هستند: نخست على علیه السلام ... و آن گاه فرزندش على معروف به رضا. ( کفایة الاثر248)
امام صادق علیه السلام فرمود: من به فرزندم موسى که امام پس از من است، وصیّت کرده ام. پرسیدند: پس از او کیست؟ فرمود: فرزندش على که به ( رضا ) معروف است، و در سرزمینى دور در خراسان دفن خواهد شد...(اثبات الهداة1/603)
امّا بیش از همه روایاتى است که از امام موسى کاظم علیه السلام پدر گرامى امام رضا علیه السلام بازگو شده و در همه آنها گواه راستینى بر امامت حضرت على بن موسى دیده مى شود.
1 ـ داود رقّى گوید: به امام کاظم علیه السلام عرض کردم: قربانت گردم، عمرم به پایان رسیده و ناتوانى بر من چیره شده است. پیشتر از پدرت خواستم که امام پس از خود را معرفى کند، شما را نشان داد. اینک همین پرسش را از شما دارم! آن گاه حضرت اشاره به فرزندش ابوالحسن کرد و فرمود: پس از من، این امام شماست.
2 ـ محمد بن اسحاق بن عمار گوید: به امام کاظم عرض کردم: آیا مرا به کسى راه نمى نمایى که دین خویش را از او فرا گیرم؟ فرمود: این فرزندم على است، دین خود را از او فرا گیر.
3 ـ زیاد بن مروان قندى که خود از واقفیان بود، گوید: خدمت ابوابراهیم ( امام کاظم علیه السلام ) رسیدم، فرزندش ابوالحسن هم نزد او بود. فرمود: اى زیاد! این فرزند من، گفته هایش گفته من، نوشته هایش نوشته من و فرستاده اش به سوى شما، نماینده من است. هرچه گوید، حقّ همان است.
4 ـ مخزومى که مادرش از فرزندان جعفر بن ابى طالب بود، گوید: حضرت موسى بن جعفر علیه السلام ما را به منزلش فرا خواند، ما پیرامون آن جناب گرد آمدیم، جضرت فرمود: آیا مى دانید چرا شما را در این جا فرا خوانده ام؟ گفتیم: خیر. فرمود: گواهى دهید که این فرزندم، وصى ّ من است و پس از من جانشین و سرپرست امور مربوط به من خواهد بود ....
5 ـ داود بن ذربى گوید: خدمت امام کاظم علیه السلام رسیدم، اموالى را نیز با خود براى آن جناب برده بودم. حضرت مقدارى از آن اموال را پذیرفت. پرسیدم: چرا همه را قبول نکردید؟ فرمود: امام شما در موقع خود آن را از شما خواهد خواست... هنگامى که خبر شهادت حضرت به ما رسید، فرزندش ابوالحسن الرضاعلیه السلام مال را از من خواست و من همه را تسلیم ایشان کردم.
6 ـ محمد بن فضل هاشمى گوید: خدمت حضرت موسى بن جعفر علیه السلام رسیدم. آن حضرت بشدّت از اوضاع نگران و ناراحت بود. عرض کردم: اگر حادثه اى پیش آید باید از که پیروى کنیم؟ فرمود: از فرزندم على . او وصى ّ و جانشین من در میان شماست.
7 ـ على بن یقطین گوید: خدمت امام کاظم علیه السلام بودم و فرزندش على هم نزد او بود. موسى بن جعفر فرمود: اى على بن یقطین! این فرزند، سرور فرزندانم است و من کنیه خود را به او بخشیده ام.... در این هنگام هشام بن سالم دست خود را بر پیشانى زد و گفت: به خدا سوگند که از مرگ خویش خبر داد!
8 ـ سلیمان بن حفص مروزى گوید: خدمت امام کاظم علیه السلام رسیدم و در اندیشه ام این بود که درباره امام پس از وى پرسش کنم. امام نگاهى به من انداخت و خود آغاز سخن کرد و فرمود: اى سلیمان! فرزندم على وصى من و پیشواى مردم پس از من است و او بهترین فرزندان من مى باشد. اگر زنده ماندى و او را درک کردى ، گواهى امامت او را در نزد شیعیان من نیز ابراز نما و هر کس از جانشین من پرسید او را معرفى من.
9 ـ عبدالله مرحوم گوید: به قصد مدینه از بصره بیرون شدم، در بین راه، موسى بن جعفر علیه السلام را ملاقات کردم که او را به سمت بصره مى بردند. حضرت دنبال من فرستاد و من خدمت رسیدم. نامه اى به من دادند که آن را به مدینه برسانم. عرض کردم: نامه را به چه کسى تسلیم کنم؟ فرمود: به فرزندم على . زیرا او وصى ّ و امام پس از من و بهترین فرزندان من است.
10 ـ حسین بن بشیر گوید: امام کاظم علیه السلام فرزندش على را براى ما به عنوان امامت معرفى کرد، همان گونه که حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله، در روز غدیر خم على علیه السلام را معرفى فرمود. ایشان به اهل مدینه و یا مردمان حاضر در مسجد پیامبر صلى الله علیه و آله خطاب کرد و فرمود: اى مردم! این وصى و پیشواى پس از من است.
11 ـ محمد بن سنان گوید: پیش از آن که حضرت امام کاظم علیه السلام را به عراق تبعید کنند، خدمت ایشان رسیدم. فرزندش على هم نزد وى بود.
فرمود: اى محمد! امسال حادثه اى رخ خواهد داد. از آن هراسان مباش و بى تابى مکن. ... سپس سر مبارک خود را پایین افکند و انگشتان خود را به زمین زد. آن گاه سر را بلند کرد
... و فرمود: خداوند گمراهان را به حال خود وامى نهد و آن چه را اراده کند به انجام مى رساند.
پرسیدم: مقصود از این سخنان چیست؟
فرمود: هر کس به این فرزندم ستم روا دارد و حقش را نادیده انگارد و امامتش را انکار کند، به سان کسى است که حق على بن ابى طالب علیه السلام را پامال کرده و امامت وى را منکر شود.
... من از سخنان وى چنین دریافتم که از مرگ خود خبر مى دهد و فرزندش على را به عنوان امام پس از خود معرفى مى کند.
عرض کردم: به خدا سوگند، اگر پروردگار به من عمر دهد و روزگار او را دریابم، حقوق او را ادا کرده، به امامت و خلافت وى گردن خواهم نهاد و هم اینک گواهى مى دهم و تصدیق مى کنم که او پس از شما حجّت خدا در روى زمین و امام مردم است و جامعه را به آیین اسلام فرا مى خواند.
فرمود: اى محمد! خداوند عمر تو را دراز خواهد کرد و روزگار امامت او را درخواهى یافت و مردم را به سوى او فرا خواهى خواند و حتّى به امام پس از او هم اعتراف و تصدیق خواهى نمود.
پرسیدم: قربانت گردم! امام پس از او کیست؟
فرمود: فرزندش على .
گفتم: به فرمان شما تسلیم هستم و به امامت فرزند او نیز گواهى مى دهم.
فرمود: آرى اى محمد! من نام تو را در کتاب امیرالمؤمنین علیه السلام دیدم و تو از شیعیان ما هستى و در میان آنان به آذرخشى مى مانى که در شب تاریک مى درخشد و نور مى افشاند... اى محمد! مفضّل مونس من است، هر گاه او را مى بینم، آرامشى مى یابم. تو نیز مونس دو امام پس از من خواهى بود و آنان با دیدن تو آرامش مى یابند. آتش جهنم بر بدنت حرام است و هرگز بدنت را لمس نخواهد کرد.



 


 نوشته شده توسط محمد گودرزی در چهارشنبه 86/8/2 و ساعت 1:27 عصر | نظرات دیگران()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم

خورشید هشتم
محمد گودرزی
بنده در سال 1360 در خانواده ای مذهبی در تهران به دنیا آمدم. تحصیلات خود را تا مقطع پیش دانشگاهی در همانجا گذراندم و سپس برای ادامه تحصیل در حوزه علمیه وارد مشهد شدم.در مشهد مدت 6 سال در مدرسه علوم دینیه امام محمد باقر علیه السلام تحصیل کردم و از خرمن اساتید گرانبهایی چون آیت الله رضازاده، آیت الله سیدان ، حجت الاسلام و المسلمین دهشت و جناب حجت الاسلام والمسلمین دیانی ، خوشه هایی گرانبها چیدم. و هم اکنون در رشته علوم حدیث در دانشگاه علوم اسلامی رضوی مشغول به تحصیل می باشم.

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 1
مجموع بازدیدها: 234340
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه